کالاهای عرضه شده در هر جامعهای«ذائقه ی مصرف» مردم آن جامعه را شکل میدهند و شاید ریشهایترین دلیل گرایش مردم ما به سمت مصرف کالاهای خارجی، به عرضهی بی حد و حصر این اجناس باز میگردد. از سوی دیگر دستگاههای فرهنگ ساز و ذائقه ساز کشور همانند رسانهها نیز به جای آن که این قابلیت را در راستای مصرف کالای ملی شکل دهند، با تمام توان و ظرفیت در خدمت تبلیغ و توصیه ی تولیدات خارجی میباشند. واقعیت آن است که چه بخواهیم و چه نخواهیم گرایش به سمت مصرف کالاهای خارجی در کشور ما وجود دارد و آثار و عوارض سوء آن در همه جنبههای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشور قابل مشاهده است. برای اصلاح این عادت ناپسند باید دست به دست هم بدهیم و از راه های درست وارد شویم. شاید اصلی ترین گامهای دست یافتن به این هدف را بتوان به صورت زیر خلاصه کرد:
* دست از کالای ایرانی برنداریم
* خرید کالای ایرانی را تبدیل به افتخار ملی نمائیم.
* خرید کالای خارجی را نابودی فرصت های شغلی و بیکاری فرزندانمان بدانیم.
* با خرید کالای ایرانی موجبات رشد اقتصاد ملی و تشویق فعالان اقتصادی را فراهم آوریم.
* همه با هم (مردم و مسئولان) اقدام به خرید کالای ایرانی نمائیم.
در این خصوص نباید از نقش مهم رسانه ها نیز غافل بود که به صورت شبانه روزی و با تبلیغات خود می توانند ذائقه یک اجتماع را تغییر دهند. برند زدگی و تفاخر به واسطه خرید کالاهای خارجی که از تبلیغات رسانه ها نشأت می گیرد یکی از ریشه های اساسی عدم توجه کافی به کالاهای تولید داخل می باشد. اصلی ترین علت افزایش گرایش به محصولات بیگانه، تبلیغات گسترده و واردات بیرویه است؛ تا جایی که موجب شده، سلیقه ی مصرف و ذائقه ی فرهنگی مردم از تولیدات داخلی رویگردان شود. با نگاهی به در و دیوار شهر میتوان انواع و اقسام تبلیغ کالاهای خارجی را مشاهده کرد. فاصله گرفتن از ساده زیستی و گرایش به رفتار تجملاتی نیز از دیگر دلایل اصلی استقبال از تولیدات غیر ایرانی است. از سوی دیگر، ما با سیل واردات مواجهیم؛ از میوه گرفته تا پوشاک، خودرو و حتی صنایع دستی. این همه واردات، سیلقهی مصرف و ذائقه برندگرایی و بیگانه خواهی را در جامعه رشد میدهد. در این جاست که هر کالای بی کیفیت با برچسب خارجی به مردم فروخته میشود.
جهت تشویق مردم به خرید کالای ایرانی تولید کنندگان نیز باید دست به دست هم داده و کیفیت محصولات خود را بالا برند. صاحبان صنایع نیز برای حفظ منافع خود و مصرف کننده، باید کیفیت تولیداتشان را ارتقاء دهند تا مشتری داخلی را راضی نگه دارند. مرغوبیت کالای داخلی بیتردید مردم را قانع خواهد کرد.
یکی دیگر از عوامل مؤثر در تغییر گرایش مصرف کنندگان به کالاهای ایرانی افزایش ابتکار ، نو آوری و زیبائی محصولات تولید داخل می باشد. در شرایطی که دنیای غرب میکوشد با کالاهای لوکس و فوقلوکس، دنیای مدی را که خود ساخته مدیریت کند، نداشتن خلاقیت، ابتکار و زیبایی در تولیدات ملی نمیتواند حس زیبایی شناختی مصرفکننده را تامین کند و در او رغبت خرید ایجاد نماید.
در این بین نباید نقش مهم آموزش برای انتخاب کیفیت به جای برند را فراموش نمود. نقش آموزش و پرورش و معلمان در ایجاد روحیهی حمایت از تولیدات ملی غیر قابل انکار است. کیفیت خوب کالا ایرانی باید در باور کودکان ما جا بازکند. به بیان دیگر باید از همان دوران کودکی به افراد یاد داد بر اساس واقعیتها و کیفیتی که لمس میکنند، انتخاب نمایند نه اینکه در برابر معروفیت یک برند مقهور شوند. در این صورت این بار کودکان از والدین خود میخواهند به جای تهیهی لوازم تحریر ، پوشاک و کیف و کفش منقوش به تصاویر و برندهای خارجی، برایشان محصولات داخلی تهیه نمایند.
و در نهایت تولید کنندگان و مردم باید بپذیرند که مصرفکننده یکی از زنجیرههای اصلی تولید است. به این مفهوم که اگر مصرفکننده ای وجود نداشته باشد تولید معنایی نخواهد داشت. بنابراین هم تولیدکنندگان و نهادهای دولتی در قبال مصرف کننده داخلی مسئولیت دارند و هم یکایک افراد ایرانی باید خود را ملزم بدانند به عنوان یک وظیفه و یک تعهد در قبال وطنشان از تولیدات داخلی استفاده کنند و به عنوان یک مطالبه گر ارتقای کیفیت این کالاها را از تولیدکنندگان بخواهند.
امید است با برنامه ریزی های مسئولان و بهبود فضای کسب و کار ، فعالان اقتصادی ، تولید کنندگان ، توزیع کنندگان عمده و خرده از یک سو بتوانند با عرضه کالای با کیفیت داخلی به جای کالاهای واداتی درآمد کافی جهت گذران زندگی داشته باشند و از سوی دیگر موجبات هر چه بیشتر حمایت از کالای ایرانی و رشد اقتصاد کشور را فراهم آورند و شاهد آن باشیم که کالاهای بی کیفیت خارجی علی الخصوص چینی جائی در بازار ایران نداشته باشند.